"شاماران؛ ایزدبانوی عشق و نمادی از فرهنگ بومی و ادبیات فولکلور ایلام "

۱۴۰۳/۰۷/۱۴ ۱۹:۴۵ | چاپ کد خبر: 1954 |

بانکول خبر/✍️سودابه خانی

هنوز هم مزه‌ی اولین آشی که مادرم به نام محلی شاماران برایمان پخته بود زیر زبانم حس می‌کنم، یک روز بارانی در آخرین روزهای فصل زمستان در روستای سراب ایوان در اوایل دهه‌ی شصت. بجز خانواده خودمان، چند خانواده‌ی دیگر نیز در خانه‌مان بودند. یادم می‌آید که صدای خنده و گفت‌وگو در فضا پیچیده بود و عطر دلپذیر آش در هوا می‌رقصید.آش(داکولانه یا دانه کولانه)شاماران آشی بود که در منطقه ما و بعدها فهمیدم در دیگر نقاط استان ایلام از روزگاران گذشته توسط مادران کورد پخت می‌شده. 

ترکیب این آش شامل گندم، نخود و کشک بود که همه با هم در دیگ بزرگ و مسی جوشانده می‌شدند. مادرم همیشه می‌گفت که راز خوشمزگی این آش در کشک محلی است که خودمان درست می کنیم؛ کشک هایی که عطر و طعم لبنیات محلی را به خود دارند. 

از آنجایی که آش شاماران به نیت کاستن از آسیب مارها به ما انسانها پخته می شد زمان آن معمولا در اواخر زمستان و هنگامه پیشواز رفتن بهار بود که مارها از خواب زمستانی بیدار و شروع به زاد و ولد می کردند.البته در فصلهای دیگر از جمله بهار و تابستان نیز این آش پخت می شد. در آن روز بارانی، وقتی مادرم با دقت مواد را مخلوط می‌کرد.img ۲۰۲۴۱۰۰۵ ۱۹۵۰۴۹

 صدای باران بر روی بام خانه، موسیقی خاصی را به فضا می‌بخشید. هر بار که به دیگ سرک می‌کشید، بخار داغی که از آن بلند می‌شد، صورتش را نرم و لطیف می‌کرد و چشمانش پر از عشق و امید بود.وقتی آش آماده شد، همه دور هم نشسته بودیم و هر کدام با یک کاسه‌ی بزرگ در دست، منتظر بودیم تا اولین قاشق از آش شاماران را دشت کنیم.

 طعم غلیظ و دلپذیر آن، با یادگاری از محبت و زحمات مادرم همراه بود. هر قاشق آش شاماران انسان را به گذشته های دور می برد و انگار یک داستان قدیمی را روایت می‌کرد؛ داستان‌هایی از روزهای سخت و شیرین، از همبستگی و عشق خانواده.

این آش نه تنها غذایی برای سیر کردن شکم‌ها بود، بلکه نمادی از فرهنگ و سنت‌های محلی ما بود. هر بار که به یاد آن زمستان بارانی می‌افتم، احساس گرما و صمیمیت آن لحظات دوباره زنده می‌شود.با توجه به اینکه در آن زمان‌ها تعداد مارها بیشتر بود و اگر ماری وارد خانه می‌شد و خود را در پستو یا گوشه کناری پنهان می‌کرد و کسی نمی توانست او را پیدا کند یا بکشد گویا یک قرارداد نانوشته بین ما و مارها نوشته می شد و هر یک از ما به طرف مقابل می گفت: ما کاری به تو نداریم تو هم کاری به ما نداشته باش و متعاقب آن این آش را درست می کردند و نذر شاه‌بانوی مارها می‌کردن تا اعضای خانواده از گزند سلطان مارها محافظت شوند.img ۲۰۲۴۱۰۰۵ ۱۹۵۲۱۲

شاهماران یا به تعبیر عامیانه شاماران، ایزدبانوی افسانه‌ای و نماد قدرت و زیبایی در فرهنگ ایرانی است. او به عنوان موجودی نیمه‌انسان و نیمه‌مار شناخته می‌شود و در اساطیر ایرانی به‌ویژه در داستان‌های کُردی و لری اهمیت ویژه‌ای دارد. فقط

شاماران به عنوان ایزدبانویی با ویژگی‌های خاص در ادبیات و فرهنگ عامه ایران مطرح است. نام او به معنای "ملکه مارها" است و او را به عنوان حامی و نگهبان طبیعت و حیات وحش می‌شناسند. در بسیاری از داستان‌ها، شاماران به عنوان یک شخصیت قوی و مستقل توصیف می‌شود که نماد قدرت زنانه و ارتباط عمیق با زمین و طبیعت است.شاماران ترکیبی از زیبایی و قدرت است. او معمولاً به صورت زنی زیبا با موهایی بلند و مارگونه تصویر می‌شود. 

شاماران به عنوان موجودی دانا شناخته می‌شود که دانش‌های پنهانی درباره طبیعت و زندگی دارد.او به عنوان نگهبان جنگل‌ها و حیوانات وحشی شناخته می‌شود و در برابر ظلم و ستم از آن‌ها دفاع می‌کند.شاماران دارای قدرت‌های درمانی است و می‌تواند بیماری‌ها را درمان کند.

در ادبیات شفاهی، داستان‌های متعددی درباره شاماران وجود دارد. یکی از معروف‌ترین داستان‌ها درباره عشق او به یک جوان انسان است. در این داستان، جوانی به نام "طهماسب" به جنگل می‌رود و با شاماران آشنا می‌شود. آن‌ها عاشق یکدیگر می‌شوند، اما عشق آن‌ها با چالش‌هایی روبرو می‌شود که به موضوعاتی چون تفاوت‌های دنیای انسانی و دنیای مافوق طبیعی پرداخته می‌شود.img ۲۰۲۴۱۰۰۵ ۱۹۴۹۱۸

شاماران نه تنها در ادبیات بلکه در هنرهای تجسمی، موسیقی و رقص نیز تأثیرگذار بوده است. تصویر او در نقاشی‌ها، مجسمه‌ها و صنایع دستی ایرانی دیده می‌شود. همچنین، داستان‌های شاماران الهام‌بخش شاعران و نویسندگان معاصر نیز بوده است.

شاماران به عنوان ایزدبانوی افسانه‌ای در فرهنگ ایرانی نماد قدرت زنانه، ارتباط عمیق با طبیعت و حکمت است. او نه تنها بخشی از میراث فرهنگی ایران محسوب می‌شود، بلکه نمایانگر ارزش‌های انسانی همچون عشق، فداکاری و حفاظت از محیط زیست است. این شخصیت افسانه‌ای همچنان در ذهن‌ها زنده است و الهام‌بخش نسل‌های جدید برای حفظ فرهنگ و طبیعت خواهد بود.

شاماران موجود اسطوره ای موردنظر ما در فرهنگ های مختلف خاورمیانه، به ویژه فرهنگ های منطقه آناتولی شرقی ترکیه یافت می شود.بر اساس فولکلور این فرهنگ‌ها، بخاطر قدرت جادویی منجر به خیانت و مرگ او به دست انسان‌ها شد.

همچنین در کاوشهای باستان شناسی از جمله ایلام و جیرفت کرمان نقوش مار و مار انسان به وفور بر روی سفالینه و ظروف سنگ صابون یافت شد.مار در بین مردم ایلام تا جایی اهمیت دارد که شهر شوش برای خدای مار «اینشوشیناک» ساخته می شود و نیز پادشاه بزرگ ایلام به نام «اونتاش‌گال» نیایشگاه چغازنبیل را برای خدای مار بنا می‌کند.

در برخی قومیت‌ها مار نماد درمان، پزشکی و تندرستی و در بین اقوام کُرد و آذری و در کل مردم ایران نشانه برکت و خوش یمنی است.در منطقه ایلام آش نذری برای شاماران این موجود مقدس پخته می شود چرا که مردم کـُرد اعتقاد دارند شاهماران فرمانروای جهان مارهاست که اختیار مارها و گزندگان در دست اوست. برای در امان ماندن از آسیب و‌ گزند مار مار و عقرب، مخصوصا برای زندگی مردمان عشایر، زنان خانواده هر ساله آشی را پخته و آن را نذر شاماران می کنند و در بین همسایگان پخش می شود.شاماران یک داستان یا افسانه وهمی نیست.چیزی است که به عنوان فلسفه زندگی وجود دارد.

در ادبیات فولکور و محلی ما همراه با مراحل پخت و آماده شدن این آش شعرهایی به زبان کوردی توسط مادران با آهنگی خاص خوانش و زمزه می شد که من شعر زیر در یادم مانده است:

زەردم زەردم زەلیلێ

جەهانبەخشەی خەلیلێ

ئمشەو یە شەو نۆهە

 عەلی مێمان ڕهە

نە من بگەز نە منزا

نە ڕا بگەز نە هامسا

وە حۆکم سڵێمان پێخەمبەر هەرچگ

مەلەوەر قەپگرە هەفت تەوەق لە زەۊ

نویسنده:
سودابه خانی
همرسانی کنید:

نظر شما:

security code

طراحی و پیاده سازی توسط: بیدسان